وقتی پریود شدی و .....[p2]
[ چون خیلی خیلی خیلی خیلی زیادند مهربونم گفتم با اینکه شرط ها نرسیده بزارم 😌]
* ا.ت ویو *
از خواب بیدار شدم ، درد داشتم . بغلمو چک کردم ، یونگی رفته بود . ساعتو نگاه کردم ، ساعت ۹ و ربع بود .
از روی تخت پاشدم . کارامو کردم . رفتم پایین برای صبحونه .
+ صبح بخیر اجوما ( کش و قوس )
ا.ج: صبح بخیر دخترم . بیا برات فرنی درست کردم .
+ دستتون درد نکنه .
صبحونمو خوردم و رفتم جلوی تلوزیون تا فیلم ببینم .
________ساعت نزدیک به ۲*ظهر* ___________
داشتم تلوزیون میدیدم .
+ چرا انقدر تبلیغ هاش طولانیههه .
یاد یونگی افتادم .
+نامرد منو تو این درد ول کرد رفت ، حتی نپرسید چیزی نیاز دارم یا نه .
گشنم شد . رفتم تو آشپز خونه . در یخچال باز کردم .
+ حتی نکرده چهار تادونه شیر کاکائو بخره بزاهر تو یخچال .
_ بیشتر از چهار تا دونه شیر کاکائو خریدما .
اون یونگی بود؟ ولی آلان ساعت ۲ و ۵ دقیقه بود اون امروز چند تا جلسه ی مهم داشت و امکان نداشت زود تر ساعت ۱۲ شب خونه باشه و الان توی ساعت ۲ اون خونه بود ؟
+ ت..تو اینجا چیکار میکنی ؟ مگه امروز با مدیر عامل شرکت هیوندا ( ماشین کره ای ) جلسه نداشی ؟ گفتی خیلییی مهمه
_ از تو مهم تو نبود
کیسه های خرید رو روی کانتر گذاشت و اومد و بغلم کرد . منم متقابل بغلش کردم .
_ بهتری ؟
+ اره ..خوبم
_ از این به بعد اگه باز این اتفاق افتاد منو بیدار کن ، باشه ؟
+ نمی خوام مزاحم خوابت بشم .
_ بیب خودتممیدونی هیچ وقت مزاحم نیستی . حالا هم بیا کلی برات خوراکی خریدم .
+ باشه برو لباساتو عوض کن و بیا باهم فیلم ببینیم .
تو یونگی لباساش و عوض کنه خوراکی هارو توی ظرف ریختم فیلم آماده کردم و نشستم جلوی تلوزیون .
_ من اومدم .
+ بیا اینجا
نشست بغلم . فیلم شروع شد . سرمو روی شونش گذاشتم . اونم سرشو روی سرم گذاشت .
+ دوست دارم . مرسی که همیشه هستی .
_ منم دوست دارم . من همیشه پیشت میمونم.
End ......♡
...............................
میدونی بد شد به روم نیارید 😣
شرط برای ۲ پارتی بعدی .....
۲۰ لایک
۱۵ کامنت
* ا.ت ویو *
از خواب بیدار شدم ، درد داشتم . بغلمو چک کردم ، یونگی رفته بود . ساعتو نگاه کردم ، ساعت ۹ و ربع بود .
از روی تخت پاشدم . کارامو کردم . رفتم پایین برای صبحونه .
+ صبح بخیر اجوما ( کش و قوس )
ا.ج: صبح بخیر دخترم . بیا برات فرنی درست کردم .
+ دستتون درد نکنه .
صبحونمو خوردم و رفتم جلوی تلوزیون تا فیلم ببینم .
________ساعت نزدیک به ۲*ظهر* ___________
داشتم تلوزیون میدیدم .
+ چرا انقدر تبلیغ هاش طولانیههه .
یاد یونگی افتادم .
+نامرد منو تو این درد ول کرد رفت ، حتی نپرسید چیزی نیاز دارم یا نه .
گشنم شد . رفتم تو آشپز خونه . در یخچال باز کردم .
+ حتی نکرده چهار تادونه شیر کاکائو بخره بزاهر تو یخچال .
_ بیشتر از چهار تا دونه شیر کاکائو خریدما .
اون یونگی بود؟ ولی آلان ساعت ۲ و ۵ دقیقه بود اون امروز چند تا جلسه ی مهم داشت و امکان نداشت زود تر ساعت ۱۲ شب خونه باشه و الان توی ساعت ۲ اون خونه بود ؟
+ ت..تو اینجا چیکار میکنی ؟ مگه امروز با مدیر عامل شرکت هیوندا ( ماشین کره ای ) جلسه نداشی ؟ گفتی خیلییی مهمه
_ از تو مهم تو نبود
کیسه های خرید رو روی کانتر گذاشت و اومد و بغلم کرد . منم متقابل بغلش کردم .
_ بهتری ؟
+ اره ..خوبم
_ از این به بعد اگه باز این اتفاق افتاد منو بیدار کن ، باشه ؟
+ نمی خوام مزاحم خوابت بشم .
_ بیب خودتممیدونی هیچ وقت مزاحم نیستی . حالا هم بیا کلی برات خوراکی خریدم .
+ باشه برو لباساتو عوض کن و بیا باهم فیلم ببینیم .
تو یونگی لباساش و عوض کنه خوراکی هارو توی ظرف ریختم فیلم آماده کردم و نشستم جلوی تلوزیون .
_ من اومدم .
+ بیا اینجا
نشست بغلم . فیلم شروع شد . سرمو روی شونش گذاشتم . اونم سرشو روی سرم گذاشت .
+ دوست دارم . مرسی که همیشه هستی .
_ منم دوست دارم . من همیشه پیشت میمونم.
End ......♡
...............................
میدونی بد شد به روم نیارید 😣
شرط برای ۲ پارتی بعدی .....
۲۰ لایک
۱۵ کامنت
۱۰.۰k
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.